بزرگنمايي:
فصل اقتصاد - برترین ها - ترجمه از حمید گنجی: سال 2017 میلادی رو به پایان است و تا چند ماه دیگر وارد سال 2018 خواهیم شد. آیا تاکنون با خود اندیشیدهاید که در این سال چه تغییراتی در شبکههای اجتماعی رخ میدهد و یا چه فاکتورهایی بیشترین اهمیت را برای کسبوکار شما پیدا خواهند کرد؟ پاسخ این سوالات ممکن است باعث شگفتی شما شود.
قطعا در سال 2018 در نحوه استفاده شما از شبکههای اجتماعی تغییراتی ایجاد خواهد شد، اما این باد تغییرات میتواند موتور برنامه بازاریابی شرکت شما را دوباره فعال کند؟ در ادامه 3 روش برای تطبیق خود با تغییرات شبکههای اجتماعی در سال 2018 آورده شده است.
نقش شبکههای اجتماعی در استک بازاریابی را درک کنید
شبکههای اجتماعی میتوانند کسبوکار شما را از فرش به عرش برسانند، اما این مورد فقط زمانی رخ میدهد که شما نقش این شبکهها را در استک بازاریابی درک کنید. این نیاز آن است که بفهمید چگونه نرمافزارها و ابزارهایی که از آنها استفاده میکنید به شما اجازه میدهند که مؤثرتر کار کنید. اولین قدم شما تحلیل و بررسی است. آنها از چه ابزارهایی استفاده میکنند و آیا این ابزارها هنوز هم موثر هستند؟
اکنون به ابزارهای در دست خود نگاه کرده و فکر کنید که این ابزارها چگونه به شما کمک میکنند که شبکههای اجتماعی را در استراتژی کلی بازاریابی خود بگنجانید. در سال 2018، باید شبکههای اجتماعی را از انزوا خارج کرده و آنها را به بطن شرکت خود وارد کنید. از پشتیبانی مشتریان گرفته تا بازاریابی، بدانید که تکنولوژی، ابزارها و دیتا چگونه بین یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
برای مثال، بسیاری از کسبوکارها از شبکه اجتماعی فیسبوک برای ایجاد آگاهی در مورد برند خود استفاده میکنند. اما در استک بازاریابی، از فیسبوک میتوان برای مقاصد بازاریابی، توسعه کسبوکار و پشتیبانی مشتریان استفاده کرد و بهنوعی این شبکه اجتماعی از حالت تکبعدی خارج میشود.
همچنین باید این موارد را با سفر مشتری (customer journey) نیز گره بزنید تا مطمئن شوید که تجربه آنها تا حد ممکن شخصیسازی شده است. سفارشی کردن لحظات کوچک، یعنی آن لحظاتی که مشتریان باید چیزی را بدانند یا کاری را هماکنون انجام دهند، شانس شما برای جلبتوجه مشتریان در زمان دقیق تصمیمگیری را افزایش میدهد.
رستورانها یک نمونه عالی از این مورد هستند. از زمانی که گرسنگی شروع میشود و شخص به دنبال غذا میگردد تا زمانی که میز انتخاب میشود و پیشخدمت به نزد مشتری میآید و غذا سرو میشود، هرلحظه از این موقعیتها یک فرصت عالی برای تبدیل کردن مشتری به یک طرفدار پروپاقرص هستند.
2. کارمندانتان را در استفاده از شبکههای اجتماعی توانمند کنید
شکی نیست که سرمایهگذاری روی کارمندان میتواند آنها را به وکیل مدافع و سفیران برند شما تبدیل کند. این روزها شرکتهای مختلف به ارزش توانمندسازی کارمندان در استفاده از شبکههای اجتماعی واقف شدهاند و از آن بهعنوان مکمل افزایش آگاهی از برند استفاده میکنند.
بر اساس آمار، یک کارمند فعال در شبکههای اجتماعی بهطور متوسط 420 دوست فیسبوکی، 400 ارتباط لینکدینی و 360 فالوور در توییتر دارد. به این اعداد و ارقام خوب توجه کنید. اگر 10 کارمند داشته باشید که در استفاده از شبکههای اجتماعی توانمند هستند و بهنوعی وکیل مدافع سازمان شما در شبکههای اجتماعی محسوب میشوند، میتوانید به 11.800 نفر افراد جدید دسترسی داشته باشید.
علاوه بر این، این اتصالات در شبکههای اجتماعی از بیشترین پتانسیل برای تبدیلشدن به مشتری برخوردار هستند. درواقع، 90 درصد از خریداران به توصیههای افرادی که شخصا میشناسند اعتماد میکنند و فقط 33 درصد از آنها به برندها اعتماد دارند.
البته برخی سازمانها ممکن است با دید شک و تردید به این قضیه نگاه کنند، اما این شک و تردید از فقدان درک و آموزش ناشی میشود. اگر آموزش و حمایت صحیح از کارمندان در شبکههای اجتماعی صورت بگیرد، خواهید دید که آنها به بهترین سفیران برند شما تبدیل میشوند.
3. روی میکرو اینفلوئنسرها تمرکز کنید
پیشازاین، بازاریابی اینفلوئنسر در برقراری ارتباط و کار کردن با نامهای بزرگ خلاصه میشد. یعنی همان افراد مشهور اینستاگرام با صدها هزار و میلیونها دنبال کننده.
اما در سالیان اخیر، شاهد چرخش نوک پیکان بازاریابی اینفلوئنسر به سمت میکرو اینفلوئنسرها هستیم. برندها به تدریج به این حقیقت که در ارتباط با اینفلوئنسرها، کیفیت بر کمیت اولویت دارد واقف میشوند و به سمت میکرو اینفلوئنسرها سوق پیدا میکنند.
افراد میکرو اینفلوئنسر ممکن است فقط 25.000 فالور داشته باشند، اما بخش عظیمی از این فالورها با صفحه تعامل دارند، فعال هستند و آماده هستند هر چیزی که میکرو اینفلوئنسر تبلیغ میکند را خریداری کنند.
همانطور که شبکههای اجتماعی به تکامل میرسند، تنها روش برای باقی ماندن در صدر این است که نزدیکی خود را با مخاطبان حفظ کنیم. هیچکدام از تاکتیکهای گفته شده در بالا کارساز نخواهند بود، اگر شما زمانی را به درک نیازهای مخاطبان خود اختصاص ندهید.