بزرگنمايي:
فصل اقتصاد - یک کارشناس اقتصادی گفت: در جهان شرکت‌های سرمایه‌گذاری با خلق پول بنگاه‌داری نمی‌کنند؛ اما در ایران، بانک‌ها با جذب سپرده‌های مردم و خلق پول بنگاه‌داری می‌کنند که بسیار خطرناک است.
وحید شقاقی کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به وجود دو مفهوم ناترازی درآمد و ناترازی دارایی با بدهی‌های شبکه بانکی، گفت: در زندگی شخصی افراد هم همین اتفاق رخ می‌دهد. یک زمانی درآمد و هزینه با هم یکسان نیست. همچنین یک‌زمان هم ممکن است بدهی داشته باشیم که با سرمایه‌هایی که در اختیار داریم همخوانی نداشته باشند.
وی افزود: ناترازی درآمد و هزینه بانک‌ها، داخلی است؛ اما دارایی‌ها و بدهی‌ها مربوط به سیستم بانکی و خارج از یک بانک است.
این کارشناس مسائل اقتصادی با تصریح بر اینکه بانک‌ها دارای منابع هستند؛ اما منابع آنها منجمد و بلوکه شده است، اظهار کرد: اگر این منابع منجمد و بلوکه شده، آزاد شوند عملاً ناترازی در بانک‌ها وجود نخواهد داشت.
وی با بیان این موضوع که بین سه تا چهار بانک ناتراز هستند، عنوان کرد: این بانک‌ها دارای منابع هستند؛ به‌عنوان‌مثال بنگاه، اموال، زمین یا مرکز تجاری دارند؛ اما این منابع به فروش نمی‌رود. این دارایی‌ها جز منابع منجمد و بلوکه شده هستند؛ زیرا خریداری برای آنها وجود ندارد.
شقاقی از اشتباه راهبردی که در ایران در زمینه بانک‌داری وجود دارد گفت و بیان کرد: تداوم وضعیت موجود بسیار خطرناک است. در کشورمان چیزی به نام بانک نداریم، بلکه شرکت سرمایه‌گذاری داریم. این خطای بزرگی است که رخ‌داده است. کسانی که در بانک مرکزی مسئولیت گرفته‌اند، خودشان مدیران عامل بانک بودند و مفهوم‌شناسی بانک را نمی‌دانند و این یک ایراد بسیار بزرگ محسوب می‌شود.
وی به سایت کُدال اشاره و بیان کرد: اگر صورت مالی یکی از بانک‌ها در این سایت که متعلق به بورس است را مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که در حوزه هتل‌داری، راه و ساختمان، دامپروری، زراعت، پتروشیمی و پالایش نفت کار می‌کند. در حقیقت در صورت مالی یک بانک همه موارد و کارها وجود دارد و فقط خدمات پولی و بانکی وجود ندارد.
این کارشناس مسائل اقتصادی با تصریح بر اینکه بانک‌ها در ایران شرکت‌های سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند، گفت: در جهان شرکت‌های سرمایه‌گذاری با خلق پول بنگاه‌داری نمی‌کنند؛ اما در ایران، بانک‌ها با جذب سپرده‌های مردم به‌علاوه خلق پول بنگاه‌داری می‌کنند که بسیار، بسیار خطرناک است.
